وضعیت غریبی نیست، مردم ایران تجربه انتخاب میان بد و بدتر را نیز پیشتر در عرصههای دیگر زندگیشان داشتهاند. امروز دامنه انتخابشان فقط محدود به انتخاب خودروی زشت و ناایمنی چون تیبا نیست؛ ایشان مجبورند کالاها و خدمات کم ارزشی از سس گوجه فرنگی و روغن گرفته تا سشوار، یخچال و ماوس کامپیوتر را با قیمتهایی نجومی خریداری کنند. برندهای معتبر که فلسفه وجودیشان به انتخاب بهتر برای بشر کمک میکرد، امروز به واسطه تحریمهای اقتصادی، کمتر و محدودتر شدهاند. در این دریای برهوت، اما صیادانی وجود دارند که کالاهای بنجل خود را با فرایند مصطلح به برندینگ زرق و برق بیشتری بخشند. آنها با برگزاری کمپینهای چند ده میلیارد تومانی تلاش میکنند تا اعتبار پوشالی بیشتری برای نامهایشان ایجاد کنند. این قضیه فقط برای این سیاسان بزرگ نیست، هر کسی حتی با قایق پارویی هم که شده به چین سفر کرده و نامی را برای کالاها و خدمات خود انتخاب کرده و آن را به بازار تشنه ایران آورده است. بدتر آن که برندهای این قهرمانان ملی (پورتر شرکتها را قهرمانان ملی میدانست زیرا فعالیت آنها، توسعه و رونق اقتصادی را برای کشور در پی دارد)، با تشدید تنگنای اقتصادی مانند ذرت بیشتر پوف میکند. البته همه برندهای ایرانی مثل پوف فیل نیستند؛ محدود ناخدایانِ کشتی شکستگانی نیز وجود دارند که تلاش میکنند محصول ارزندهای را به بازار عرضه کنند. اما اکثر کالاهای موجود در بازار مزین به این برندهای پوشالی هستند. از آنجا که عمر این محصولات نه از باب روند بازاریابی بلکه از باب کیفیت به چند روز و ساعت کشیده شده است، ایرانیان تلاش میکنند تا کالایی را لااقل بخرند که حداقل عدالتخانهای را داشته باشد که آن را برای رفع عیوب به آنجا بازگردانند. فارغ از به هدر رفتن زمان، پول، شور و اشتیاق خرید یک کالای نو، ایرانیها با دل خوش خنکی به برگههای گارانتی و وارانتی به این مراکز خدمات پس از فروش مراجعه میکنند. از آنجا که درهای هیچ عدالتخانهای محض رضای خدا برای مردم باز نیست (گفتنی است حتی ابراز نظر از سوی کهن ترین ملت متمدن در سازمان ملل بدون پول ممکن نیست)، پیگیری و تعمیر این کالاهای به اصطلاح برند مشمول هزینه است. چون قطعات مصرفی آن خراب شده است! خراب شدن کالاهای بیشتر، هزینه بیشتری برای خریداران و سود بیشتری برای صیادان دارد. البته این قهرمانان آنقدر هم خدانشناس نیستند، آنان با سود این پول، دفاتر نمایندگی و مراکز خدمات پس از فروش بیشتر و مجلل تری در شهرهای ما افتتاح خواهند کرد.
شما اخیرا چه برند پوشالی را مجبور شدهاید خریداری کنید؟ فکر میکنید چه راهکاری برای خلاص شدن از شر ایشان یا ترغیب مدیران این برندها به راه راست وجود دارد؟
پ.ن: تصویر شاخص (کاور) متن مربوط به کمپین فوق العاده یک فروشگاه آلمانی است.