میدان انقلاب شهر تهران به واسطه وجود دانشگاه مبدل به بورس کتب و نشریه های آموزشی و پژوهشی شده است. در این مکان تقریبا به غیر از کتب های معاصر منتشر شده به راحتی می توان هرجور کتب خطی، چاپی، ممنوعه و … را به آسانی یافت و خریداری کرد. اگر چه از دیرباز برخی از جزئیات مربوط به فروش رساله های پژوهشی را می توانستیم به صورت کم و محدود در درب و دیوار این مکان مشاهده کنیم اما با افزایش تقاضا از سوی به اصطلاح دانش پژوهان، روند تبلیغات در این یکی دو سال اخیر به گونه ای عجیب رشد داشته است. کافی است تا از ایستگاه متروی انقلاب وارد و خارج شویم، آنگاه عزیزانی با دردست داشتن برگه ها و کارتهای تبلیغاتی از مشتاقان علم پذیرایی خواهند کرد. متاسفانه با افزایش مشکلات در جامعه دانشگاهی نه تنها بر تعداد متقاضیان رساله های آماده افزوده شده بلکه به طبع بر تعداد عرضه کنندگان نیز افزوده شده است. اخیرا متاسفانه برخی از دوستان نزدیک خود نیز به صف نویسندگان رساله ها گرویدند. درآمد اغوا کننده ای چون دو تا سه میلیون تومان برای هر رساله ارشد و پنج تا هشت میلیون تومان برای هر رساله دکتری در این وانفسا بسی جذاب است. حال توجه کنید که به گفته ایشان، این رساله ها تنها حداکثر در عرض یک هفته به سرانجام خواهند رسید؛ رساله هایی که هریک قرار است مشکلی از جامعه را حل کند و بر توسعه و گسترش دانش در جامعه بیفزاید. فرد متقاضی نیز ابهام ناشی از انجام هر پژوهش را مهم ترین عامل این امر می داند که می تواند دامنه آن از تنبلی و عدم دانش وی از روش پژوهش و فلسفه علم تا کم کاری اساتید و شیوه آموزشی در دانشگاهها باشد. براستی اثر و پیامد هر نگاشته غیر علمی که به نام علم چاپ منتشر می شود تنها بخشی از مشکلات و پیامدهای این رساله ها و مقاله هاست. کاری به تصدیق غیرواقعی مدارک این عزیزان ندارم. البته این مشکل تنها متوجه دانشجویان ایرانی نیست زیرا دوست عزیز پایان نامه نویس بنده، خبر از مراجعه دانشجوی کره جنوبی به صف متقاضیان رساله خبر داد. خوشبختانه با پیگیری مراجع و اساتید می توان به غیرمعتبر بودن مقاله های ISI پی برد اما هرچه فکر می کنم راه آسانی برای تفکیک مقاله ها و رساله های فارسی معتبر از غیرمعتبر وجود ندارد. شاید بهترین مرجع در شرایط حاضر تنها داوران رساله ها و مجله های علمی باشند. اما نگاه و نظارت بیرونی راه حل مناسبی برای رفع این مشکل نیست. مشکلی که دامنه آن تنها مختص به جامعه دانشگاهی نخواهد بود و قطعا اثر هر رساله و پژوهش این چنینی، متوجه کل جامعه و نسل های آینده است.
نظر شما در این باره چیست؟ شما برای رفع این مشکل چه پیشنهاداتی دارید؟
یک دوست
راهی نیست. فقط میشه به این مورد اعتقاد داشت تفاوت بزرگی بین کسی که خودش چیزی رو با تلاش بدست میاره با کسی که به راحتی بدست میاره هست و اونم قدرت ریسک پذیری و تلاش و تعالی فکریه. این دو نفر در اینده از هم متفاوت میشن! به همین سادگی. یکی بلده تلاش کنه اون یکی نه
جالبه که چنین دغدغه هایی دارین شما. خوبه که باز هستن کسایی که به این مسائل فکر میکنن
شادی
دوستت دارم مثل گلی که پشت حصارها روئیده و مرا در حسرتی عجیب نشانده!
دوستت دارم با قلبی که مشتاق دیدارت است ولی ناتوان از بیان ابراز است
و کاش راهی برای چون منی بود تا با تو شرح دهم این هجران را
میگویم این جمله را اگرچه شاید هرگز ندانی که بودم و از کجا
اما دوستت دارم بی محابا بی بهانه و بی انتها
کنون رهاتر شدم
رهاتر از این فاصله ها
دوستت دارم کاش بدانی کاش بدانی
ای که دوست داشتن تو شده است برای من گناه
کاش بدانی ای غریبه اشنا….