دنیای امروز، دنیای بسیار پیچیدهای است؛ زیرا هم تعداد موضوعات جدید و هم کثرت دادههای مرتبط با آنها هر روز بیشتر از قبل میشود و در نهایت باعث میشود تا با توجه به محدودیتهای ذاتی که در تجزیه و تحلیل دادهها در اختیار داریم، نتوانیم گزینهی اصلحی را برای خود و برای آیندهگانمان انتخاب کنیم. از تصمیم برای خرید یک کتاب یا تلفن همراه گرفته تا توسعه کسب و کار، سرمایه گذاری در رمز ارزها و حتی تعیین نظام قانونگذاری کشور با انبوهی از دادهها سروکار داریم که از سوی افراد و رسانههای مختلفی به سوی ما شلیک میشود. از یک طرف ما آدمها به علت کمبود منابع و هزینههای آن نمیتوانیم مانند یک ابرسیستم، همه دادهها را دریافت کرده و با پردازش و منطق خودمان به بررسی گزینهها و انتخاب گزینه اصلح بپردازیم و از طرف دیگر برخی از ما از روی فروتنی، خود را در هر مساله صاحب نظر نمیدانیم البته قرار هم نیست همهچیزدان باشیم، درنتیجه به دوستان، عالمان و اینفلوئنسرهای زمانه خود اعتماد کرده و با رای ایشان، نظر و تصمیم خود را همسو میکنیم. اما هر چقدر که دادههای بیشتری تولید میشود، تشخیص صحت گفتار آنها برایمان بسیار دشوار و هزینهبر خواهد بود؛ زیرا پیشتر نیز در انتخابهای کوچک و بزرگ خود فریب دادههای دروغین ایشان را خوردهایم و امروز نه تنها از این ترس داریم که دوباره اشتباه کنیم، بلکه اعتمادمان به خودمان را نیز از دست دادهایم و برای برخی از موضوعات اصلا نمیتوانیم تصمیم بگیریم. در این حال میدانیم که عدم تصمیم گیری، نه تنها هزینه فرصت بیشتری به ما وارد میکند بلکه با توجه به سرعت روزافزون رخدادها ممکن است به ناکجاآبادی برده شویم که پیشتر خواهان آن نبودیم. بنابراین از آنجا که ما عقل کل و متبحر در امور مختلفی نیستیم، به این سوال میرسیم که در این دنیای پر از حرف و گفته و نوشته، پر از آدمهای منطقی و احساسی، پر از عالمان و جاهلان پرمخاطب، به گفته چه کسی میتوانیم اعتماد کنیم، حرفش را بپذیریم و به او اقتدا کنیم؟ در این نوشته قصد دارم راهکارهایی را برای تشخیص حرف درست از نادرست از سوی فرد یا هر رسانهای ارائه کنم که در زندگی فردی خویش به آنها رسیدم. پس با من همراه باشید.
1. به کسی صد در صد اعتماد نکنید!
باید بدانید که همه ما تجربه زیستی متفاوتی داشته و هرقدر هم کتاب خوانده و در سمینار و دوره آموزشی شرکت کرده باشیم، بازهم با انبوهی از مطالب روبهروییم که هرگز آنها را ندیده و نخواندهایم. پس برای افرادی که به آنها اعتماد دارید تمام قد، گوش نباشید. آنها هم اشتباه میکنند و نسخههای اشتباهی را برای ما مینویسند. برای نمونه تنها کافی است اعترافات سیاستمدارانی را بشنوید که با تصمیمات اشتباه، زندگی هزاران یا حتی میلیونها انسان را تباه کردهاند.
2. یادتون باشه دروغگو پیشتر نیز دروغ گفته است!
بعید میدانم کسی در زندگی فردی خویش هیچ گاه دروغ نگفته باشد، حتی از نوع مصلحتی آن! آدمها همواره صادق یا دروغگو نیستند اما برخی بیشتر از سایرین و با وقاحت بیشتری دروغ میگویند. اگر پیشتر فریب دروغ ایشان را خوردهاید یا میدانید که در دروغ گفتن مهارت زیادی دارد، پس نباید دوباره از سوی او گزیده شوید.
3. عامه ممکن است فریب بخورد، راه خود را بروید!
مرور کوتاهی بر تاریخ اقوام، ملتها و حکومتها نشان میدهد که عامه مردم میتوانند فریب قدرتمندان زیرک را بخورند؛ زیرا احساس میکنند که آنها بیشتر از خودشان بر امور آگاهی دارند. (بیشتر بخوانید: چرا جامعه دانشگاهی ما قدرت شناخت عالمان را از جاهلان ندارد؟) بنابراین این پیش فرض را که همه ممکن نیست اشتباه کنند را فراموش کنید. امروزه قدرت رسانهها به خصوص با ظهور شبکههای اجتماعی بیشتر نیز شده است. دادهها ممکن است دستکاری شده و به صورت نظاممند برروی تصمیم شما اثر بگذارند. برای پی بردن به اهمیت موضوع، میتوانید حساسیت دولتها به شبکههای اجتماعی به خصوص در زمان انتخابات را دنبال کنید.
4. در همه حال سناریوی مخالف را در ذهن در نظر بگیرید.
شاید کمی بدبینانه باشد، اما بهتر است که اگر با مطلبی نیز قلبا موافق هستید، جایی برای شنیدن حرف مخالف نیز درنظر بگیرید. بررسی سناریو مخالف و یا شک درباره صدق موضوعی اگر کلیت آن مطلب را زیرسوال نبرد، حداقل باعث خواهد شد تا اطمینان شما از آن حرف بیشتر شود. برای اینکار میتوانید خودتان سناریوی مخالفی را بسازید.
5. اگر حقیقت موضوعی را درک نکردید، حامی آن نباشید.
یکی از کارهایی که به شما و به خصوص به دیگران کمک میکند تا تصمیم درستی بگیرید، این است که اگر در صدق موضوعی شک داشتید و یا اگر کامل آن را درک نکردید، تصمیم خود را به تاخیر بیاندازید. آدمهای راستگو، ساده، روشن و واضح حرف میزنند بنابراین فریب واژههای سیاسی یا علمی و یا لاتین را نخورید. بنابراین بهتر آن است که نخست مطالب را بشنوید و سپس درباره آن مختصرا تحقیق کرده و سوال بپرسید و تا زمانی که مضمون آن برایتان روشن نشد، با دیگران به اشتراک نگذارید چون به هر حال ممکن است حرف من و شما بر دیگری اثر کند.
6. بدانید که هیچ ارتباطی میان موقعیت و صداقت وجود ندارد.
اگر کسی تحصیلات عالیه دارد، اگر چندشبه به ثروت هنگفتی دست پیدا کرده است، اگر طرفداران دو آتشهای دارد، اگر بسیار سخنور است، دلیل نمیشود که در باب هر موضوعی عقل کل باشد. هیچ ارتباطی میان تحصیلات، ثروت، محبوبیت و سخنوری فرد با صداقت در گفتار وجود ندارد. استاد دانشگاه، مدیر شرکت فناوری، داشتن ماشین آخرین مدل، فالوئرهای میلیونی و یا کسی که جرات گفتن مواردی دارد که دیگران از گفتنش ترس دارند، دلیل کافی نیستند که به او اقتدا کنیم. (بیشتر بخوانید: سه راه برای تشخیص و مواجهه با پسته، کله و سازمان پوک!)
7. جو گیر نشوید و تصمیمات را کمی به تاخیر بیاندازید.
گاهی در جلسهای سخنوران، چنان احساسات ما را جریحه دار میکنند که فکر میکنیم باید همان لحظه و فورا تصمیمی بگیریم. بهترین کار این است که تا جایی که ممکن است و دچار هزینه نمیشوید، تصمیمگیری را به تاخیر بیاندازید. این کار به شما کمک میکند تا هیجان شما کمتر شده و با درایت بیشتری تصمیمی مناسب با توجه به نیازها و معیارهایتان بگیرید.
8. پیش از اعتماد، بیوگرافی او را بررسی کنید.
همه آدمها برای رسیدن به یک موقعیت از یک جایی شروع کردند. برای رسیدن به آن موقعیتها، اصولی را رعایت و اصول دیگری را کنار گذاشتهاند. برای پی بردن به اصول فردی که برایتان مهم است، به گذشته او نگاه کنید و با معیارهای خود او را محک بزنید. یادتان باشد عصر امروز، عصر حرف زدن و ژست گرفتن است. آدمها، کودک یا مسن، مبتدی یا مجرب، درس نخوانده یا درس خوانده به راحتی میتوانند مانند استاد بی مدرک دانشگاه، بازیگر ژستها باشند و برای هر موقعیتی حرفی جذاب بزنند. گاهی پول و قدرت معیار اصلی حرف انسان است و گاهی ارزشهای زیبای زندگی. برای شروع کافی است کمی درباره زندگینامه او تحقیق کنید و سپس تصمیم بگیرید که به او اقتدا کنید یا نه.
9. خودتان را در مرکز هر تصمیم قرار دهید.
مسئولیت نهایی هر تصمیمی با شماست. خود را بهتر بشناسید، اهداف زندگی خود را با خود مرور کنید زیرا ممکن است هرروز با توجه به تجربه و اطلاعات جدیدی که به دست می آورید، تغییر کند. معیارهایی برای ارزیابی تصمیمات خود درنظر بگیرید و سپس با تمام محدودیتها، گزینههایی را که میشنوید و یا میخوانید را به صورت منطقی بررسی کرده و درنهایت یک تصمیم رضایت بخش بگیرید.
شما چه فکر میکنید؟ توصیه شماره 10 را شما به بنده بگویید.
آرین
سلام و خسته نباشید به رفیقم گفتم دیگه دنبال دوست دختر نباش
و بهش گفتم یا من یا اونا
اونم قبول کرده ک دیگ نره سراغ این کارا
ولی بنده حرفشو باور نمیکنم
میشه یکم راهنمایی کنید
آرین عظیمی
سلام
به نظرم در این رابطه از یک مشاور مرتبط راهنمایی بگیرید
موفق باشید