در کتاب “مدیریت تغییر برای موفقیت رقابتی” (1991)، اندرو پتیگرو و ریچارد ویپ سه بعد مختلف از تغییر استراتژیک را از یکدیگر تفکیک میکنند.
سه بعد مختلف از تغییر استراتژیک عبارتند از:
-
محتوا (What – چه چیزی باید تغییر کند)
این بُعد به ماهیت و موضوع تغییر اشاره دارد؛ یعنی آنچه که قرار است در سازمان دستخوش تحول شود. محتوا میتواند شامل اهداف کلی سازمان، مقاصد راهبردی، مدلهای کسبوکار، ساختار سازمانی، فناوریها یا خطوط تولید باشد. شناخت درست محتوا یعنی آگاهی از اینکه دقیقاً چه بخشی از سازمان باید متحول شود و چرا. -
فرآیند (How – چگونه باید تغییر اجرا شود)
فرآیند به مکانیزمها و روشهایی مربوط میشود که از طریق آنها تغییر به مرحله اجرا درمیآید. این بُعد شامل برنامهریزی، تصمیمگیری، مدیریت پروژهها، هدایت کارکنان، ارتباطات داخلی، آموزش و توسعه مهارتهاست. اجرای موفق تغییر تنها با داشتن یک هدف کافی نیست؛ بلکه باید دانست چگونه آن هدف را بهدرستی و بهموقع محقق کرد. -
زمینه (Where – تغییر در چه محیطی رخ میدهد)
منظور از زمینه، شرایط محیطی داخلی و خارجی است که تغییر در آنها رخ میدهد. این شامل فرهنگ سازمانی، ارزشها، ساختار قدرت، مهارتهای موجود، رقبا، فناوریهای بازار، شرایط اقتصادی و قانونی است. این بُعد مشخص میکند که آیا محیط سازمان آمادگی پذیرش تغییر را دارد یا نه و چه موانع یا فرصتهایی در مسیر تحول وجود دارد.
پتیگرو و ویپ بر تعامل مداوم بین ابعاد مختلف تغییر تأکید دارند. اجرای تغییر یک فرآیند «تکراری، انباشته و بازتعریفشونده در جریان استفاده» است. تغییر موفق نتیجه تعامل بین محتوای تغییر یا «چه چیزی» تغییر (اهداف مشخص، مقاصد و اهداف کلی)، فرآیند تغییر یا «چگونگی» تغییر (اجرا) و زمینه سازمانی یا «کجا»ی تغییر (محیط داخلی و خارجی) است.
بر اساس تحقیقات تجربی گسترده، آنها همچنین پنج عامل اصلی و مرتبط را که به مدیریت موفق تغییرات استراتژیک تعلق دارند، معرفی میکنند.
پنج عامل تغییر از دیدگاه پتیگرو و ویپ
- ارزیابی محیطی: نظارت مستمر بر هر دو محیط داخلی و خارجی سازمان (از جمله رقبا) از طریق سیستمهای یادگیری باز.
- منابع انسانی به عنوان داراییها و بدهیها: کارکنان باید بدانند که نیروی ارزشمند شناخته میشوند و احساس کنند که سازمان به آنها اعتماد دارد.
- ارتباط تغییرات استراتژیک و عملیاتی: نیات در طول زمان اجرا میشوند. ترکیب فعالیتهای عملیاتی میتواند تأثیرگذار باشند و میتوانند منجر به تغییرات استراتژیک جدید شوند.
- رهبری تغییر: پیشبرد سازمان به جلو و ایجاد محیط مناسب برای تغییر. هماهنگی فعالیتها، هدایت و تعیین دستورکار نه تنها برای جهتدهی به تغییر، بلکه برای تعیین چشمانداز و ارزشهای صحیح.
- هماهنگی کلی: استراتژی تغییر باید سازگار (با اهداف روشن)، هماهنگ (با محیط خود)، مزیت رقابتی ایجاد کند و عملی باشد.
سوالات متداول
1. مدل پتیگرو و ویپ چگونه تغییر استراتژیک را توضیح میدهد؟
این مدل تغییر را بر اساس سه بُعد کلیدی تعریف میکند: محتوا (چه چیزی تغییر میکند)، فرآیند (چگونه تغییر انجام میشود)، و زمینه (در کجا تغییر اتفاق میافتد). موفقیت در تغییر وابسته به تعامل مداوم بین این ابعاد است.
2. نقش زمینه (Context) در مدل تغییر چیست؟
زمینه به شرایط داخلی و خارجی سازمان اشاره دارد که تغییر در آن رخ میدهد. عواملی مانند فرهنگ سازمانی، ساختار، بازار، رقبا و قوانین بخشی از این زمینه هستند و اجرای تغییر را شکل میدهند.
3. پنج عامل کلیدی موفقیت در مدیریت تغییر از دیدگاه پتیگرو و ویپ چیستند؟
این عوامل عبارتاند از:
۱. ارزیابی محیطی
۲. منابع انسانی به عنوان دارایی و بدهی
۳. پیوند بین تغییر استراتژیک و عملیاتی
۴. رهبری تغییر
۵. هماهنگی کلی و یکپارچه در فرآیند تغییر
4. تفاوت مدل پتیگرو و ویپ با سایر مدلهای تغییر چیست؟
مدل پتیگرو و ویپ بهجای تمرکز صرف بر مراحل تغییر، تعامل پیچیده و پویا بین عوامل محیطی، فرآیندهای اجرایی و محتوای استراتژیک را بررسی میکند. این مدل مبتنی بر تحقیقات تجربی است و بر واقعگرایی و پیوستگی فرآیند تأکید دارد.
5. چرا هماهنگی کلی در فرآیند تغییر اهمیت دارد؟
زیرا استراتژی تغییر باید عملی، واقعبینانه، همراستا با اهداف و سازگار با محیط سازمان باشد. بدون هماهنگی، منابع به هدر میروند، کارکنان سردرگم میشوند و تغییر ممکن است به شکست بیانجامد.