مدل دو مرحلهای جریان اطلاعات یک نظریه ارتباطات جمعی است که بیان میکند اطلاعات از رسانهها بهصورت غیرمستقیم و در دو مرحله مجزا منتقل میشود.
مدل دو مرحلهای جریان اطلاعات در نظریه ارتباطات جمعی ادعا میکند که اطلاعات از رسانهها در دو مرحله جداگانه جریان پیدا میکند. در مرحله اول، افرادی (رهبران فکری) که توجه زیادی به رسانههای جمعی و پیامهای آنها دارند، اطلاعات را دریافت میکنند. سپس رهبران فکری تفسیرهای خود از محتوای واقعی رسانهها را منتقل میکنند. اصطلاح «تأثیر شخصی» برای اشاره به فرآیندی استفاده میشود که بین پیام مستقیم رسانه و واکنش نهایی مخاطب به پیام قرار دارد.
منشأ مدل دو مرحلهای جریان اطلاعات – تاریخچه
پایههای این نظریه از کارهای برنارد برلسون[1]، هزل گادت[2] و پل لازارسفلد[3] در کتاب انتخاب مردم[4] در سال 1944 گرفته شده است، که مطالعهای درباره فرآیند تصمیمگیری در جریان یک کمپین انتخاباتی ریاست جمهوری بود. لازارسفلد و همکارانش به دنبال شواهد تجربی برای تأثیر مستقیم پیامهای رسانهای بر نیتهای رأیگیری بودند. با این حال، آنها کشف کردند که تماسهای غیررسمی و شخصی بسیار بیشتر از مواجهه با رادیو یا روزنامه بهعنوان منابع تأثیرگذاری بر رفتار رأیگیری ذکر شدهاند.
بر اساس این دادهها، مدل دو مرحلهای جریان اطلاعات توسط الیهو کاتز[5] و پل لازارسفلد در کتاب تأثیر شخصی[6] در سال 1955 توسعه داده شد. این دو نویسنده فرض کردند که افراد در جوامع تنها نیستند، بلکه در یک یا چند گروه یکپارچه هستند، که معمولاً روابط بینفردی با سایر اعضا دارند. علاوه بر این، آنها دریافتند که یک نقش عمده در هر گروه یا جامعه توسط رهبران فکری ایفا میشود.
این افراد «خاص» بهعنوان کاتالیزور عمل میکنند، به این معنا که پیامهایی که توسط رسانهها ارائه میشود مستقیماً به گیرندگان نمیرسند، همانطور که در ابتدا توسط نظریه سوزن تزریقی[7] فرض شده بود، بلکه توسط رهبران فکری تعدیل میشوند. آنها نقش دریافت و انتقال پیامهای رسانهای را بر عهده دارند و در این فرآیند، قدرت تأثیرگذاری خاصی بر دیگران اعمال میکنند. مدل ارتباطات سپس به شکل زیر است:
تحریک → متغیرهای مداخلهگر → پاسخ
بعدها، کاتز و لازارسفلد نشان دادند که عناصر کلیدی این فرآیند ارتباطی، خود رهبران فکری نیستند، بلکه گروه بهطور کلی، بهویژه در گروههای کوچک، اهمیت دارند. در جوامع کوچک، نوعی بحث فشرده درباره واکنش به مسائل اجتماعی-سیاسی رخ میدهد که معمولاً با تصمیمی مشترک بین اکثر اعضا به پایان میرسد.
مدل دو مرحلهای جریان اطلاعات پایهای برای نظریه بعدی جریان چندمرحلهای[8] توسط راجرز و باس[9] شد و همچنین بر نظریههای بعدی ارتباطات جمعی مانند نظریه استفاده و رضایت، نظریه بازی، مارپیچ سکوت، نظریه برجستهسازی، نظریه پرورش و نظریه وابستگی تأثیر گذاشت.
[1] برنارد برلسون :(Bernard Berelson) یکی از بنیانگذاران تحقیقات ارتباطات و تحلیل محتوا، مشارکت در مطالعه انتخاب مردم.
[2] هزل گادت :(Hazel Gaudet) محقق در علوم اجتماعی و همکار برلسون و لازارسفلد در مطالعه انتخاب مردم.
[3] پل لازارسفلد :(Paul Lazarsfeld) جامعهشناس برجسته و مؤسس بسیاری از نظریههای ارتباطات جمعی.
[4] کتاب انتخاب مردم:1944 ,(The People’s Choice) مطالعهای کلاسیک درباره تأثیر رسانهها بر رأیدهندگان در انتخابات ریاست جمهوری 1940 آمریکا.
[5] الیهو کاتز :(Elihu Katz)محقق ارتباطات که مدل دو مرحلهای جریان اطلاعات را با لازارسفلد توسعه داد.
[6] کتاب تأثیر شخصی :1955 ,(Personal Influence)اثری مهم که نقش رهبران فکری در انتقال پیامهای رسانهای را بررسی میکند.
[7] نظریه سوزن تزریقی :(Hypodermic Needle Theory)نظریهای قدیمی که بیان میکرد پیامهای رسانهای مستقیماً بر مخاطبان تأثیر میگذارند.
[8] نظریه جریان چندمرحلهای :(Multi-Step Flow Theory)مدلی پیشرفتهتر از نظریه دو مرحلهای که تأثیرات چندگانه و پیچیدهتری را از طریق شبکههای اجتماعی در نظر میگیرد.
[9] راجرز و باس :(Rogers & Bass)نظریهپردازان جریان چندمرحلهای که به توسعه نظریه ارتباطات کمک کردند.