نظریه مسیر – هدف چیست؟
رابرت هاوس، تئوریسین نظریه مسیر – هدف از رهبری بیان میکند که یک رهبر میتواند از طریق عوامل زیر بر عملکرد، رضایت و انگیزه گروه تأثیر بگذارد:
- ارائه پاداشهایی در ازای دستیابی به اهداف عملکردی.
- شفافسازی مسیرها به سوی این اهداف.
- رفع موانع موجود بر سر راه عملکرد.
با این حال، اثرگذاری منش رهبری بر این عوامل به برخی شرایط محیطی نیز میتواند بستگی داشته باشد.
شرایط محیطی مؤثر بر اثربخشی رهبری در نظریه مسیر–هدف
در نظریه مسیر – هدف (Path-Goal Theory) رابرت هاوس، عملکرد و رضایت کارکنان بهطور مستقیم تحت تأثیر سبک رهبری قرار دارد. با این حال، شرایط محیطی و ویژگیهای فردی پیروان میتوانند اثربخشی سبکهای مختلف رهبری را تقویت یا تضعیف کنند. در ادامه، به دو بُعد مهم از این شرایط اشاره میشود: ویژگیهای شخصیتی پیروان و ویژگیهای محیط کاری.
۱. ویژگیهای شخصیتی پیروان
الف) مرکز کنترل درونی و بیرونی (Locus of Control)
مرکز کنترل نشان میدهد که افراد موفقیت یا شکست خود را حاصل تلاشهای شخصی میدانند یا نیروهای بیرونی را در آن دخیل میدانند. این مفهوم به دو نوع تقسیم میشود:
-
مرکز کنترل درونی: افرادی که باور دارند کنترل زندگی و سرنوشتشان در دست خودشان است.
سبک رهبری مناسب: رهبری مشارکتی، چراکه این افراد تمایل دارند در تصمیمگیریها نقش داشته باشند و از مشورت و احترام به دیدگاههایشان استقبال میکنند. -
مرکز کنترل بیرونی: افرادی که معتقدند عوامل خارجی (مانند شانس، دیگران یا سیستمها) سرنوشت آنها را تعیین میکنند.
سبک رهبری مناسب: رهبری دستوری، زیرا این افراد معمولاً ترجیح میدهند رهبر مسیر را برایشان مشخص کرده و تصمیمگیریها را بهعهده گیرد.
ب) توانایی خود ادراکشده (Perceived Ability)
این ویژگی نشان میدهد که پیروان تا چه حد خود را برای انجام یک وظیفه شایسته و توانا میدانند.
-
پیروانی با اعتماد به تواناییهای خود: این افراد به استقلال کاری نیاز دارند و با سبکهای رهبری دستوری سازگاری کمتری دارند. اعمال رهبری دستوری ممکن است احساس بیاعتمادی یا محدود شدن در آنها ایجاد کند.
سبک رهبری مناسب: رهبری حمایتی یا مشارکتی، که با ارائه احترام و استقلال، انگیزه این افراد را تقویت میکند.
نکته تطبیقی: این دیدگاه با نظریه انتساب (Attribution Theory) نیز مرتبط است، که بر درک افراد از دلایل موفقیت یا شکست خود تمرکز دارد.
ویژگیهای محیط:
- هنگامی که یک گروه بر روی وظیفهای با ساختار بالا کار میکند، رهبری دستوری امری بینتیجه و تاثیرگذاری کمتری خواهد داشت.
- هنگامی که یک سیستم مقام رسمی ردهبالا وجود دارد، رهبری دستوری میتواند به رضایت کارکنان آسیب وارد کند.
- هنگامی که پیروان در یک محیط تیمی با حمایت اجتماعی بالا قرار دارند، سبک رهبری حمایتی از ضروریت کمتری برخوردار خواهد بود.
طبق نظر هاوس، چهار نوع مختلف سبک رهبری بسته به موقعیت وجود دارد.
چهار سبک رهبری (هاوس)
- (رهبری دستوری)
رهبر راهنماییهای خاصی درباره عملکرد به پیروان خود ارائه میدهد.
مقایسه: نظریه نیازها
- (رهبری حمایتی)
منش رهبر دوستانه است و برای پیروان خود اهمیت قائل میشود.
- (رهبری مشارکتی)
رهبر با پیروان مشورت کرده و به پیشنهادات آنها توجه میکند.
- (رهبری دستاوردمحور)
رهبر اهداف بالایی تعیین میکند و از پیروان خود انتظار دارد که عملکرد بالایی داشته باشند.
سوالات متداول
1. نظریه مسیر-هدف در رهبری چیست؟
نظریه مسیر-هدف (Path-Goal Theory) توسط رابرت هاوس ارائه شده و بر این اساس استوار است که رهبر با تعیین مسیر رسیدن به اهداف، ارائه پاداش مناسب، و برطرفکردن موانع، میتواند عملکرد و انگیزه کارکنان را افزایش دهد.
2. این نظریه چه عواملی را در انتخاب سبک رهبری مؤثر میداند؟
عوامل محیطی مانند ساختار وظایف و نظام رسمی سازمان، و ویژگیهای فردی کارکنان مانند مرکز کنترل (درونی یا بیرونی) و اعتماد به نفس، نقش مهمی در اثربخشی سبک رهبری ایفا میکنند.
3. نظریه مسیر-هدف چه سبکهایی از رهبری را معرفی میکند؟
چهار سبک اصلی عبارتاند از:
-
رهبری دستوری: ارائه دستورالعملهای روشن و دقیق
-
رهبری حمایتی: توجه به نیازهای عاطفی و انسانی کارکنان
-
رهبری مشارکتی: مشارکت دادن کارکنان در تصمیمگیری
-
رهبری دستاوردمحور: تعیین اهداف چالشبرانگیز و انتظار عملکرد بالا
4. تفاوت این نظریه با سایر نظریههای رهبری چیست؟
این نظریه تطبیقی است و معتقد است سبک رهبری باید بر اساس وضعیت و نیازهای پیروان تنظیم شود؛ در حالی که بسیاری از نظریههای دیگر، تنها بر ویژگیهای شخصیتی رهبر تمرکز دارند.
5. در چه شرایطی نباید از سبک رهبری دستوری استفاده کرد؟
در شرایطی که وظایف کاملاً ساختارمند هستند یا کارکنان اعتماد به نفس بالایی دارند، استفاده از سبک دستوری ممکن است بیاثر باشد و حتی به کاهش رضایت شغلی منجر شود.